خورشید آل یاسین ... |
تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا زلـف شـب را به سراپـای سحـر می ریــزم ساحل چشــم من از شوق به دریا زده است جمـعــه را سرمــه کشیدم که مــگر برگـــردی زندگـــی نیست ممــات است ، تورا کم دارد خیر از جمعه ندیدیم به والعصر قسم از دل تنــگ مـــــن آیا خبــری هــم داری ؟ لذت درد تــو شـــد مـــزد دعـــای پــــدرم هیچ کس تاب و تب چشم تو را درک نکـرد مــــا کجـــا درد کشیدیم بـــه اندازه ی تــو منّتـــی بر سر ما هم بگذاری بـــد نیسـت نگرانم که پس از مردن من برگردی نکنــــد منتظــــــــر مردن مائـــی آقا؟ من به جز تو به کسی جان بدهم ممکن نیست به نظر می رسد این فاصله ها کم شدنی سـت دارد از جـــاده صدای جرســی می آیــد چون قرار همـــه با حضرت آقا جمعه است منجــــی ما به خداوند قســـم آمدنی است من شب جمعه قرار تو دلم میخواهد رفته بودی که بیایی چقدر طول کشید ما برای خودمان اینهمه گفتیم بیا تا ببینیم تو را تا به کجا باید رفت نذر کردیم به هر حال ببینم تو را " صابر خراسانی " یکشنبه 91/5/22 .:. 11:30 صبح .:. منتظرالمهدی «عج»
.:. نظر
|
|