خورشید آل یاسین ... |
« بسم الله الرحمن الرحیم » دلا تا باغ سنگی ، در تو فروردین نخواهد شد به روز مرگ ، شعرت ، سوره ی یاسین نخواهد شد فریبت میدهند این فصلها ، تقویمها ، گلها مگر در جستجوی ربّنای تازهای باشیم مترسانیدمان از مرگ ، ما پیغمبر مرگیم به مشتاقان آن شمشیر سرخ شعلهور در باد،
« اللهم عجل لولیک الفرج » سه شنبه 90/12/23 .:. 7:11 عصر .:. منتظرالمهدی «عج»
.:. نظر
« بسم الله الرحمن الرحیم » قرار به نوشتن این مطالب در این وبلاگ نبود اما گاهی بعضی خبرها چنان اعصاب خردکن میشن که نمیشه سکوت کرد ... شبهه افکنی هرگز کار پسندیدهای نیست اما وقتی راجع به اعتقادات کسی باشد، میتواند حکم سنگینی داشته باشد. مخصوصا وقتی از رسانه ملی پخش شود و از قضا در همان بخش خبری خاصی که با رویکرد طنز به معضلات نگاه میکند. شاید شنیدن جوابیه کسی که مورد تهمت واقع شده هم بد نباشد! در فاصله ظهر 25 بهمن ماه که «شان استون» پسر فیلمساز بزرگ آمریکایی با حضور در دفتر آیت الله ناصری در اصفهان به دین اسلام مشرف شد و خبرش در بخش خبری 20:30 منتشر شد، تا پنج شنبه شب هفته گذشته که در همان بخش خبری، این خبر به ریشخند گرفته شد، زمان زیادی سپری نشده است اما ظاهرا تفاوت رویکرد برنامه سازان این شبکه به حدی آسمان و زمین بوده که گذشته را فراموش کردهاند؛ حتی اگر ماه هم نگذشته باشد! Where have I ever denounced Islam?
I believe that Islam is a continuation of the messages brought by the Prophets of the of God Abraham and Jesus. If Moses stood for the law, Jesus represented Grace, and Prophet Mohammad is a model for Marefat (knowledge) I have always believed in one God (Allah); therefore I was not converted, but I accepted and embraced Islam. My shahadatin was an extension of my faith by announcing that Prophet Mohammed is a messenger of God. My name is Sean, which is my secular name. Christopher is my Christian name; and Stone is my Jewish name that I inherited from my father, a man who"s risked his career for the pursuit of truth. Ali is my divine Muslim name for justice; I learnt from him not to bow in front of anyone but Allah. Who are you to question my faith? I submitted my heart to Allah. Thanks
(+) این گردنبند ذوالفقار را یکی از دوستان مسلمان و شیعه شان علی به او داده است. دوستی لبنانی که در گرایش وی به اسلام نقش داشته و این گردنبند را یکسال پیشتر از اسلام آوردن علی به او هدیه داده است.
«بهرام حیدری»، دوست و همکارشان علی که مشوق وی برای اسلام آوردنش هم بوده است، در این باره به خبرنگار «تابناک» میگوید: داستان اسلام آوردن ایشان، بسیار شخصی بود و تمایل نداشتیم که رسانهای شود اما همین دوستان از ماجرا با خبر شدند و آن را رسانهای کردند. درست سه روز بعد از تشرف ایشان به اسلام، در انبوه خبرنگارانی که به سراغ علی میآمدند، در تشریح ماجرای اسلام آوردنش به خبرنگار واشنگتن پست، توضیحاتی شبیه به همین نامه ارائه کرد و گفت: من قبلا هم دیندار بودهام و اکنون که پی بردهام اسلام، ادامه منطقی ادیان الهی است، مسلمان شدهام.
بهرامی که قرار است مشترکا باشان علی، در ساخت فیلمی در ایران همکاری داشته باشد، ادامه میدهد: گویا دوستان در این بخش خبری، به آن قسمتی از مصاحبه دقت کردهاند که خبرنگار واشنگتن پست، قصد شیطنت داشت و گفت: «با این حساب، مسلمان نشدهاید؟». البته ما هم به این شیطنت واکنش نشان دادیم و علی هم در پاسخ گفت: من قبلا هم دیندار بودهام و حالا دینم را تکمیل کردهام و البته هنوز در حال یادگیری هستم.
سالها پیش که اولین فرزند خانواده مطرح و صاحب نفوذ آنیلی، صاحب کارخانه بزرگ فیات، به اسلام و مذهب شیعه گروید، واکنشهای مختلفی مطرح شد و نهایتا کار به جایی کشید که وی به طرز مشکوکی از دنیا رفت و شواهد و قرائن دخالت دستهای ناپاک در ماجرا به حدی دقیق بود که «شهید» نامیده شد. مدیر انجمن اسلامی شهید ادواردو آنیلی در این باره میگوید: زمانی که خبر مسلمان شدن شهید ادواردو (مهدی) آنیلی منتشر شد، در ایتالیا با واکنش منفی روبرو نبود، اما در همین ایران خودمان بعضیها که معلوم نیست چه منافعی داشتند اسلام آن شهید را زیر سوال برده و ساخته و پرداخته دکتر قدیری ابیانه (همان کسی که در ترغیب وی به اسلام و کشورمان نقش اساسی داشت) دانستند؛ در همان هنگام بود که به خواست خداوند، عکسهای حضور ادواردو در نمازجمعه تهران پیدا و منتشر شد و پاسخی بود برای اتهامات به این شهید بزرگوار و دکتر ابیانه.
قرار نبود منو توی مسلمان یک فرد تازه مسلمان رو که در برابر همه اسلام آورد و شهادتین گفت رو اینجوری زیر سوال ببریم قرار نبود به این سادگی اسلام خودمون رو هم زیر سوال ببریم امیدوارم خبرنگار محترم صرفا جهت اطلاع بابت این خبر عذرخواهی کنه ... « اللهم عجل لولیک الفرج » شنبه 90/12/20 .:. 8:58 عصر .:. منتظرالمهدی «عج»
.:. نظر
« بسم الله الرحمن الرحیم » چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند دل آواره من این همه آواره مگرد من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم
دل سر گشته من! این همه بیهوده مــگرد سند عقل مشاع است همه میدانند غضب آلوده نگاهم مکنید ای مردم « اللهم عجل لولیک الفرج » جمعه 90/12/5 .:. 12:35 عصر .:. منتظرالمهدی «عج»
.:. نظر
« بسم الله الرحمن الرحیم » یه زمانی شمار دشمنان مرزی ایران زیاد شد و مقام معظم رهبری (مدظله) دستور دادند که کنار مرز ایران برای آنها قبر بکنند. نظامیان ایران هم حدود 320 هزار قبر آماده برای اونها کندن و از اون به بعد خیلی از گروهک های مخالف حساب کار دستشون اومد و فهمیدن که ما نه اهل شوخی هستیم و نه با کسی تعارف داریم. الان هم هیچ مشکلی نیست . اگر دولت آمریکا و طرفدارانش گمان میکنند که توانایی حمله به ایران رو دارند ، می تونیم این قبرها رو برای سربازهای اون ها استفاده کنیم. کلیپی که برای دانلود در اختیار شما قرار گرفته شامل سخنرانی مقام معظم رهبری (مدظله) و تصاویری از قبرهای آماده میشه : دانلود کلیپ با فرمت mp4 و حجم 3?65 مگابایت دانلود کلیپ با فرمت 3gp و حجم 2?33 مگابایت « اللهم عجل لولیک الفرج » پنج شنبه 90/12/4 .:. 11:47 صبح .:. منتظرالمهدی «عج»
.:. نظر
« بسم الله الرحمن الرحیم » آدمی که تو جهنم بزرگ بشه و راه بهشتو پیدا کنه اونه که طعم خوشبختی رو می فهمه نه منی که تو بهشت به دنیا اومدمو تو بهشت بزرگ شدمو تو بهشت نفس کشیدم تو بهشت راه رفتنو یاد گرفتم و تو بهشت قد کشیدم و اما هنوزم نفهمیدم که تو بهشتم!! منی که از بچگی بهم گفتن "علی" خوبه کی میتونم بفهمم اونی که از بچگی بهش گفتن "علی" بده اما الان خودش فهمیده "علی" مسیح رؤیاهاشه چه حسی داره؟! اصلا عشق من به "علی" با عشق اون قابل قیاسه؟! وقتی علی استون از امیرالمؤمنین حرف می زد حس عجیبی توی دلم بود حسی آمیخته از عشق و شرم! حس می کردم بیشتر از هر وقت دیگه ای عاشق حضرت حیدرم از سر عشق اشک تو چشمام جمع شده بود دلم می خواست داد بزنم خدا را شکر مولایم علی شد. تمام اون عشقی که به مولا دارم داشت از نگاهم فواره می زد، حرفهای استون داشت پروازم می داد، یک نفر که در مملکت کفر در خانواده ای مسیحی- یهودی اون هم در فضای هالیوود بزرگ شده بود! یعنی یک نفر که خاکش رو با آب دشمنیِ علی گل کرده بودند حالا این آدم عاشق "علی" شده! تازه آدم می فهمه عجب مولایی داریم! عجب عشقی عجب آقایی داریم تازه آدم می فهمه "عشق حیدر منو کشته" یعنی چه!! یاد فیلم معصومیت از دست رفته افتادم اونجا که همسر شوذب میگفت: "من آن هنگام که ینیم بچه ای مسیحی بودم و بر شانه های علی سوار شدم، بر علی عاشق شدم." اون موقع هم گریه ام گرفته بود، اون موقع هم همین حس عجیبو داشتم! واقعا عجب مولایی داریم. علی استون شیعه شد: "انگار هنوز هم صدای قدم های علی در نیمه شب کوچه های یهودنشین و مسیحی نشین به گوش می رسد، صدای قدمهای همان امیری که هنوز هم یهودیان باورشان نشده است این مرد وصی پیامبر مسلمانان است -همان پیامبری که عمرشان را صرف دشمنی و کینه با او کردند- که شبها برای یتیمانشان آذوقه بر دوش می کشد... انگار هنوز هم مسیحیان تردید دارند که آیا این مسیح است یا علی!... " امّا احساس شرمندگی داشتم از اینکه هنوز مولا رو نشناختم، از اینکه هنوز نفهمیدم "علی" یعنی چه! و از اینکه شاید هنوز هم شیعه نشدم!! با تمام وجود شرمنده شدم از اینکه شناخت من محدود میشه به همون علی علی گفتن های بچگیهام! با تمام وجود شرمنده شدم از اینکه فقط همینقدر فهمیدم که هر وقت زمین خوردم باید بگم علی و بلند شم! امّا هر بار بعد از بلند شدن دوباره دست علی رو رها میکنم و باز عین همون بچگی هام می دوم تا دوباره زمین بخورم و دوباره بگم علی! هنوز هم نفهمیدم که اگه دست علی رو رها نکنم دیگه زمین خوردنی در کار نیست! شرمنده شدم از اینکه هنوز هم نفهمیدم نباید دستمو از دست علی بکشم! شرمنده شدم از اینکه هنوز هم نفهمیدم... از اینکه هنوز هم شیعه نشدم... از اینکه هنوز هم... این مطلب از وبلاگ : ساعت یک و نیم آن روز انعکاس داده شد ... « اللهم عجل لولیک الفرج » چهارشنبه 90/12/3 .:. 12:38 عصر .:. منتظرالمهدی «عج»
.:. نظر
|
|