با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+من بيچاره دنبال تو هستم چاره ي من چيست؟
و مي دانم مرا كه دل به تو بستم اميدي نيست
من بيچاره دنبال تو هستم چاره ي من چيست؟
تو هستي در ميان ما ولي توفيق ديدن نيست
و مي دانم مرا كه دل به تو بستم تو مي بيني
و مي دانم كه حتما سر به ما هم ميزني آقا
تو حتي سر به جشن بچه ها هم ميزني آقا
چه مي شد باز كودك مي شدم با شور دلتنگي
دوباره كوچه را تزيين كنم با كاغذ رنگي
و مي خواند تو را حتي نگاه بچه ها آقا
+آقا شما بيا، تدارک اطعام با بسيج
پرچم زدن به گوشهي هربام با بسيج
گرچه پر است دام، ز بعد ظهورتان
منحل نمودن خطر دام با بسيج
کرب و بلا مجال شما با سران کفر
يکسر نمودن خطر شام با بسيج
گرچه شهيد راه تو عيسي بن مريم است
آقا قبور قطعهي گمنام با بسيج
+آرزو كه بر جوانان عيب نيست ;
هميشه ي عمرم آرزو داشتم خدمه ي دربار تو باشم ...
پ . ن : شايد لياقت خدمتت را خدا در عالم ذر فقط به اهلش داده است ... *نا اهليم اهلمان كن ...*
+وسط جنگ احد، همان جا که مردم گلوگاهي را که سپرده بود مراقبت کنند، رها کردهاند، تنهايش گذاشتهاند، پيشاني و دندانش را شکستهاند، همان جا توي همان حال دلش شور ميزند که نکند خدا اينها را نبخشد. همانجا دست بلند ميکند: «قوم مرا هدايت کن، اينها نميدانند» عذابشان نکني، اينها نميداننــــد… «اللهم اهد قومي فانهم لا يعلمون» ….