پيام
+
افتاده بين حجره و آبش نمي دهند،مي گويد آب آبِ جوابش نمي دهند،اين قوم جاهلي که به دست امام خويش،آب از براي کسب ثوابش نمي دهند،حاجت به آب روي زمين ريختن نبود،يک رو به قبله را که عذابش نمي دهند،از بسکه کف زدند و شده هلهله به پا،ماندم درون خانه عروسيست يا عزا،در کودکي اي آنکه زدي مشت بر زمين،حالا به جاش آمده زهرا بيا ببين،تو از شنيده هاي غمش قد خميده اي،اکنون ببين هرآنچه که قبلا شنيده اي ،
كانون فرهنگي شهدا
90/8/6
منتظرالمهدي
درپشت درب بسته ي حجره نشسته است،يک مادري که خسته و پهلو شکسته است،مادر تلاش کرد ولي درب بسته را،در دست شکسته اش نتوانست وا کند،اين پشت در نشسته ي افتاده از نفس،دستش بلند شد پسرش را دعا کند،مي گفت اي خدا نکند مثل کربلا،اينبار هم کسي سري از تن جدا کند،آمين فوج فوج کبوتر بلند شد،تا سايه اي براي تنت دست و پا کند،لب تشنه دست و پا زده اي مانده بي پناه،اين حجره جلوه ايست زگودال قتلگاه
منتظرالمهدي
http://www.shiastudy.com/fa/sound/monasebat/ziqade/e-javad/89/karimi/sh-ejavad89-karimi02.mp3