وبلاگ :
خورشيد آل ياسين ...
يادداشت :
شهادت پدر يتيمان تسليت باد ...
نظرات :
0
خصوصي ،
9
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
جعفر صباحي راد
سلام ،من تمام مطالبتونو از بس جالب بود با اجازتون برا خودم نمو نه برداشتم .و اميدوارم که خداوند به شما خير دهد
پاسخ
سلام ، مشکلي نداره موفق باشيد و ممنون از دعاتون
+
مهدي
آپم آپم آپم نظر يادت نره گلم
+
زهره دهقان
سلام از خوندن اين شعر کلي لذت بردم -ممنون به خاطر زحماتتون -راستي تولدتون مبارک
پاسخ
سلام ، خدا روشکر که خوشتون اومده ، و ممنون از لطفتون .... ياعلي
+
سيدحميدرضاحسيني
سلام..
تولدتون مبارک باشه..
ايشالا 125 سال در پناه حضرت ولي عصر تا شهيد شدن در رکاب حضرت عمر با برکت داشته باشين..
سربلند باشيد
ياعلي
پاسخ
سلام ... ممنونم ... ان شاالله خدا از زبونتون بشنوه :)) ... ياعلي
+
دكتررحمت سخني Dr.Rahmat Sokhani
سلام دوست خوب وعزيزمن خسته نباشي دريك جمله:
تولدت مبارك
دكتر رحمت سخني از مركز آموزشي درماني امام خميني ره
اروميه مركز
هميشه
سر
سبز
و
غيور
آذربايجان
غربي
rs272@yahoo.com
AZERBAIJAN
پاسخ
سلام دکتر ... مثه هميشه اولين کسي بوديد که پيام تبريک گذاشتيد :)) خيلي خيلي ممنونم ... ياعلي
+
روح الله
انا و علي ابوا هذه الامه ...
و علي ....
رفت ...
و از جهان در پي رفتنش ، همانند ارکان هدايت ، منهدم نشد ؟ ....
خدا مي داند ...
و خدا خواست ...
التماس دعا ...
+
امير حسين
سلام
مطلب،پر از بغض بود
التماس دعا
+
sana
از پشت نخلستانهاي کهن، مي شنومت؛ نجواي جاريات را بر زبان چاه، هاي هاي گريه هاي شبانه ات را در گوش بادهاي سرگردان، سکوت ناگزيرت را از لايه هاي عميق تاريخ مي شنوم.
مثل ابري فشرده بر سجاده هاي نيايش خويش تکه تکه مي شوي؛ باران شديدتر ميشود.
دستت به طاقچه هاي آسمان ميرسد؛ اما هيچ دستي به ياري ات نه ...!
کوفه، خواب مظلوميتت را ميبيند، هيولاي ظلمت بر گرده خاک چنگ انداخته است.
کجايي تا ذوالفقارت، شب هاي بي فانوس خاک را بشکافد؟
امشب تمام آينه ها را صدا کنيد گاه اجابت است رو به سوي خداکنيد اي دوستان آبرودار در نزد حق درنيمه شب قدرمارا هم دعا کنيد...
يا علي
+
sana
از پشت نخلستانهاي کهن، مي شنومت؛ نجواي جاريات را بر زبان چاه، هاي هاي گريه هاي شبانه ات را در گوش بادهاي سرگردان، سکوت ناگزيرت را از لايه هاي عميق تاريخ مي شنوم.
مثل ابري فشرده بر سجاده هاي نيايش خويش تکه تکه مي شوي؛ باران شديدتر ميشود.
دستت به طاقچه هاي آسمان ميرسد؛ اما هيچ دستي به ياري ات نه ...!
کوفه، خواب مظلوميتت را ميبيند، هيولاي ظلمت بر گرده خاک چنگ انداخته است.
کجايي تا ذوالفقارت، شب هاي بي فانوس خاک را بشکافد؟
امشب تمام آينه ها را صدا کنيد گاه اجابت است رو به سوي خداکنيد اي دوستان آبرودار در نزد حق درنيمه شب قدرمارا هم دعا کنيد...
يا علي